فارغ از اینکه این اقدام با چه نیتی صورت گرفته و آیا شیوه مناسبی برای بهبود وضعیت حجاب در جامعه هست یا نه؟ بد نیست به این بهانه مروری بر مفهوم و سابقه بستنشینی در ایران داشته باشیم. بستنشینی به معنای پناه بردن به مکانی خاص باهدف دادخواهی یا فرار از مجازات بوده است. در اسلام کسی که در مکه بست نشسته باشد در امان است و کسی حق تعرض به آن را ندارد. و بسط این مفهوم به غیر از مسجدالحرام محل اختلاف است. بستنشینی در ایران به نهضت مشروطه در دوره قاجار باز میگردد. از اماکن مذهبی، خانه بزرگان کشور تا سفارتخانهها و حتی اسطبل سلطنتی موردتوجه بستنشینان بوده است.
درگذشته افرادی بودند که باانگیزه دادخواهی یا بخشودگی و تخفیف در مجازات به مکانهای خاص پناهنده میشدند. در برخی متون نقلشده است که ناصرالدینشاه برای جلوگیری از بستنشینی در سفارتخانهها در اماکن مختلف بخصوص مذهبی بست ایجاد کرد. بستنشینی در کنار امتیازاتش برای مردم بعضیاوقات مورد سوءاستفاده مجرمان نیز قرار میگرفت تا به بهانه بست نشینی در یک مکان مورداحترام، دستگاه حاکم از مجازات مجرم صرفه نظر کند. به همین دلیل امیرکبیر بستنشینی را بهطور کامل ممنوع اعلام کرد چراکه امیرکبیر قائل به عدالتخانه بود و هرگونه مسیر دیگر غیر از عدالتخانه را برای دادخواهی یا فرار از مجازات نوعی سوءاستفاده و انحراف میدانست. تا جایی که حسنخان سالار، پسردایی محمدشاه قاجار را که در خراسان شورش کرده بود و پس از شکست با اطرافیانش در حرم امام رضا(ع) بست نشسته بود را دستگیر و به مجازات رساند. بستنشینی غیر از اغراض سیاسی و حقوقی کاربردهای عجیب دیگری هم داشته است.
بهطور مثال بستنشینی تعدادی از زنان حرمسرای ناصرالدینشاه قاجار در حرم حضرت عبدالعظیم در اعتراض به رفتار تبعیضآمیز وی آبروریزی عجیبی به راه انداخت تا جایی که به گفته معیرالممالک، این موضوع باعث شد درخت چناری در ارگ شاهی انتخاب شود تا اهالی حرمسرا بجای خروج از ارگ در صورت لزوم همانجا متحصن شوند! بستنشینی فقط به اماکن مذهبی محدود نمیشد بلکه گزارشهایی از بستنشینی در اصطبل شاه و مانند آنهم در روایتهای تاریخی آمده است و علت آن را هم این جهت دانستهاند که فرد بستنشین خود را پشیمان و خوار و خفیف نشان میداد تا شاه او را مورد عفو قرار دهد! دوره قاجار اوج بستنشینی افراد و گروهها بود. مهمترین بستنشینی گزارششده به دوره مشروطه مربوط میشود زمانی که علمای تهران در تیرماه 1284 به قم رفتند و در حرم حضرت معصومه (س) تحصن کردند تا مظفرالدین شاه را به تأسیس عدالتخانه مجاب کنند. سیدجمالالدین اسدآبادی نیز پس از مدتی بستنشینی و سخنرانی علیه حکومت قاجار نهایتاً به دستور ناصرالدینشاه با تحقیر فراوان از بستنشینی خارج و در بازار گردانده شد و تبعید گردید.
با نگاهی به سیر تاریخی بستنشینی و انواع آن میتوان دریافت که غیر از برخی از بستنشینیها که جنبه امانخواهی و فرار از مجازات یا حتی جنبههای کمدی و طعنه برانگیزی داشته، برخی از این بستنشینیها کارکرد درخوری در مبازره با جریان طاغوت و حکومت جور در فقدان وجود دستگاه قضایی و به تعبیری عدالتخانه بوده است. در روزگاری که نه رسانه و مطبوعات فراگیری وجود داشته نه فضای مجازی و فالورهایش، این کار برای جلبتوجه توده مردم به یک امر خاص میتوانسته اثربخش واقع شود. اما در حال حاضر باوجود رسانههای متعدد و دسترسی به مسئولان، بستنشینی در حرم مطهر آنهم در دوران حاکمیت نظام جمهوری اسلامی آنهم در شرایط پیچیده اجتماعی کنونی چه پیامدهایی میتواند داشته باشد؟ و چه کمکی به رفع مشکل حجاب خواهد کرد؟ و از سوی دیگر چه اثری بر افزایش دو قطبی در جامعه ملتهب امروزی خواهد داشت؟
نظر شما